نرخ سود بانکی بهتره همیشه تا آخر تا 10 سال همان 20 درصد باشه

نرخ سود بانکی بهتره همیشه تا آخر تا 10 سال  همان 20 درصد باشه نه  کمتر  نه  بیشتر  اینجوری اگر  کسی  پول بیشتر از  مستاجر گرفت می  تواند  بزاره بانک  سودش را  بگیره اگر هم مستاجر  هر  ماه  نمی  تواند  پول اجاره مغازه یا خانه را  بدهد رهن می کند  یا  پول  بیشتر  می  دهد.  صاحبخانه هم خوب  مغازه و  یا  خانه را  سالها  زخمت کشیده نخورده  نپوشیده تا یه پولی بدست بیاره ساختمانی  بسازه حالا انرا  در  اختیار مستاجر  قرار  میده و  خودش  پیر  و  از  کار افتاده شده زندگیش  را  در  جوانی  به  خاطر  کار  و  تلاش از دست  داده و حالا هم  صاخب  فرزندان و  نوه ها  هست خوب این  خق  طبیعیه  اون  هست که پس  از  سالها  رنح و  زخمت اکنون در سن  پیری با این  پول  سپرده مدت دار  زندگیش  را  بچرخاند  هم  اون  راضی  هم  این  راضی هر  دوشره  راضی هستند اما  سود که  کم  میشه  همه  جیز  سخت  میشه.....

چرا کاربران فیسبوک و گوگل و توییتر هر لحظه داره کم میشه؟ بیتکویین را ممنوع کرد

قبل از ممنوع کردن بیت کویین آمارشان بالا بود الان نصف شده ...چرا کاربران فیسبوک و گوگل و توییتر هر  لحظه داره  کمتر میشه؟ از وقتی فیسبوک و توییتر و گوگل بیتکوین را ممنوع کرد کاربرانش کم شد   دقیقا از زمانی که شرکت های گوگل و فیسبوک و توییتر گفتند که بیت کویین ممنوع هست همه این  شرکتها و سایتهای معروف آمریکایی محبوبیت خود را در  آلکسا از دست داده اند. و کاربران از موتورهای  جستحوگر دیگر استفاده می کنند. . به خاطر همین  امکان  زیادی  دارد  دوباره  بیت کویین را آزاد اعلام کنند. چون همین کاربران اینترنتی  هستند  که  گوگل  مشهور  شده و اگر  این  حالت  بیشتر  ادامه پیدا کنند دیگر  کسی  از  سایتهایشان  استقبال  نمی کنند......

هر لحظه از تعداد کاربران گوگل فیسبوک و توییتر به خاطر بیتکویین کم میشود

هر لحظه از  تعداد کاربران گوگل فیسبوک و توییتر  به خاطر بیتکویین کم میشود از وقتی فیسبوک و توییتر و گوگل بیتکوین را ممنوع کرد کاربرانش کم شد   دقیقا از زمانی که شرکت های گوگل و فیسبوک و توییتر گفتند که بیت کویین ممنوع هست همه این  شرکتها و سایتهای معروف آمریکایی محبوبیت خود را در  آلکسا از دست داده اند. و کاربران از موتورهای  جستحوگر دیگر استفاده می کنند. . به خاطر همین  امکان  زیادی  دارد  دوباره  بیت کویین را آزاد اعلام کنند. چون همین کاربران اینترنتی  هستند  که  گوگل  مشهور  شده و اگر  این  حالت  بیشتر  ادامه پیدا کنند دیگر  کسی  از  سایتهایشان  استقبال  نمی کنند......

همسایه ما زهرا خانوم دخترش مدرک دانشگاهی از کشور مالزی را داره

همسایه ما زهرا خانوم دخترش مدرک دانشگاهی از مالزی را داره میگیره یک  قیافه ای می گیره انگاری دخترش از دانشگاه آکسفورد یا کمبریج مدرک گرفته البته  حق هم  داره به اون  دختر خوبش  افتخار  کنه   البته همسایه بسیار  مهربان و دلسوزی هست به همه هم تا  انجا که  دستش  بر  می آید کمک می کنه همین  چند وقت پیش به زن یک نفر که  تومور مغزی داشت و  باید  عمل  می  کرد نصف پول را داد و ان زن  عمل  کرد  شوهرش که  واقعا بی  نظیره هفته ای  یکبار  به هر  بهانه ای  شیرینی  و  غذا  می ده و  پول یارانه نقدی  خودش و خانواده اش را  به  دیگران میده همه  مردم  محله و کوچه ما  دوستش  دارند  و  برای دخترش ارزوی  موفقیت  بیشتر می  کنند قرار  هست  خانوم  دکتر  بشه و  بیاد همین جا  مطب بزنه و حتما به  فقیران خیلی  کمک میکنه دخترش  از  مالزی  خیلی  تعریف می کنه و  میگه  بیشترشون با حجاب هستند و کاملا در  مالزی  احساس  راحتی می کنه .....

گفت بیا با هم برقصیم سالن هم نیمه تاریک بود

گفت بلند شو با هم برقصیم گفتم خانوم جان من بلد نیستم گفت بیا یادت می دهم چگونه خوب برقصیم و فقط پاشو برقصیم به ناچار قبول کردم و  رفتم که برقصم تا حالا نرقصیده بودم خانوم هم کفش پاشنه بلند نوک تیز داشت. و من دمپایی شیک به پا داشتم و اون جلوی کفشم خالی بود مدلش جوری بود که انگشتان پا دیده می شد...  خلاصه من که  توی  عمرم تا حالا نرقصیده بودم شروع کردم با خانوم به رقصیدن اولش خوب بود چون زلاد تکان نمی خوردیم اهنگ که یکمی تندتر شد خانوم هم رقصش تندتر شد و پاهاش رو هی می کوبید به زمین ناگهان اون پاشنه کفشش رو در رقص گذاشت روی پاهام دردی گرفتم و داد زدم  آخ  خانوم که فکر کرد من  از  رقص  خوشم  اومده  با اهنگ و موسیقی  که تندتر پخش  می شد پاهاش رو چندین بار در  رقص  کی گذاشت روی پاهام من هم  هی  تند  تند داد می زدم آخ واخ اخ  واخ همه  دست  می  زدند  و  فکر  می  کردند  من  خوشم  اومده از  رقص وب سایت آرمین تری دی دات کام  ولی  نمی  دونستند  که  پدر  صاحب  بجه داره  در  می اید. چند بار  گفتم دیگه  نمی  رقصم  گفت  جون  من  برقص  ببین  همه  کنار  رفتند  دارند  رقص  ما رو  نگاه  می  کنند خلاصه این  آخ  و  واخ  همچنان ادامه  داشت تا اینکه از  درد  زیاد  از  انجا  فرار  کردم.....